محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

◕‿◕قلب مادری◕‿◕

خداوند از تو می پرسد

  1- خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟ 2- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس‌هایی در کمد داشتی بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟ 3- خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟ 4- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می‌کردی بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟ 5- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟ 6- خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگ...
6 ارديبهشت 1390

شش میم موفقیت

نياز رواني بچه‌هاي ما، عبارت است از انتقال اثر شش ميم. اين شش ميم را هر كس در كارنامه گذشته زندگي‌اش دريافت كرده باشد، ميم هفتمش موفقيت است كه خود به خود پديد خواهد آمد: 1- تو محبوبي، 2- تو محترمي، 3- تو مطرحي، 4- تو مهمي، 5- تو مفيدي و 6- تو مي‌فهمي.   اگر ما در رفتار و گفتارمان اين 6 ميم را به فرزندان‌مان انتقال دهيم ميم هفتم "موفقيت" خودبه‌‌خود خواهد آمد؛ يعني باتري رواني انرژي‌‌دهنده فرد شارژ خواهد شد. در آن صورت اين آدم در تحصيل و زندگي و كار و... . موفق خواهد شد.   ضد اين شش ميمي كه گفتيد، آيا چيزهاي ديگري هم هستند كه اگر پدر و مادرها انجامش ندهند، عكس اين نتيجه را بگي...
6 ارديبهشت 1390

بدون عنوان

        گاهی اوقات از نردبان بالا می روی تا دستان خدا را بگیری غافل از اینکه خدا پایین ایستاده, نردبان را محکم گرفته که تو     نیفتی...!" ...
6 ارديبهشت 1390

سه راه انسان

  انسان سه راه دارد: راه اول از اندیشه می‌گذرد، این والاترین راه است راه دوم از تقلید می‌گذرد، این آسان‌ترین راه است راه سوم از تجربه می‌گذرد این تلخ‌ترین راه است « کنفوسیوس »   ...
6 ارديبهشت 1390

خدایا منو ببخش

خدایا منو ببخش اگه یه وقتایی فکر میکنم وظیفه ات هست که همه چیز رو بهم بدی و یه جورایی همیشه ازت طلبکارم... خدایا منو ببخش اگه بابت اون چیزهایی که بهم ندادی اون جور که باید شکرت رو به جا نمی آرم... خدایا منو ببخش که همیشه تو ناخوشی ها یادم می افته که یه خدایی هم دارم... خدایا منو ببخش که همیشه تو نمازم همه جا هستم الا در نماز... خدایا منو ببخش یه وقتایی به خاطر نماز هیچ و پوچ و بی روحی که می خونم فکر میکنم لایق بهترین ها هستم. خدایا منو ببخش که همیشه برای همه چیز و همه کس به اندازه ی کافی وقت دارم؛ جز برای نماز خوندن و با تو بودن... خدایا منو ببخش که ساعتهای متوالی رو با دیگران می گذرونم ولی موقع نماز خوندن از همه ی مستحبات ف...
6 ارديبهشت 1390

خدا را شکر

خدا را شکر که هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شوم. این یعنی من هنوز زنده ام .     خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم.این یعنی توان سخت کار کردن را دارم .          خدا را شکر که لباسهایم کمی برایم تنگ شده اند. این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم .   خدا را شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم. این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم .   خدا را شکر که سرو صدای همسایه ها را می شنوم. این یعنی من توانائی شنیدن دارم .   خدا را شکر که باید زمین را بشویم و پنجره ها...
3 ارديبهشت 1390

چهار رکن زندگی

از زرتشت پرسیدند زندگی خود را بر چند رکن بنا كردی؟ فرمود چهار رکن دانستم روزی مرا دیگری نمی خورد پس آرام شدم دانستم كه خدا مرا می بیند پس شرم كردم دانستم كه كار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش كردم دانستم كه پایان كارم مرگ است پس آماده شدم   ...
3 ارديبهشت 1390

نیایش

خداوندا: تقدیرم را زیبا بنویس کمکم  کن آنچه را تو زود خواهی من دیر نخواهم وآنچه را تو دیر خواهی من زود نخواهم.                                                             (دکتر علی شریعتی) ...
3 ارديبهشت 1390

مراقب باش

مراقب افکارت باش که گفتارت می شود . مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود . مراقب رفتارت باش که عادت می شود . مراقب عادتت باش که شخصیتت می شود . مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود .                                                                             &n...
3 ارديبهشت 1390

عشق مادر به فرزند وتشکر فرزند ازمادر

وقتی که تو 1 ساله بودی، اون(مادرت) بود که بِهت غذا ميداد و تو رو می شست! به اصطلاح، تر و خشک می کرد تو هم با گريه کردن در تمام شب از اون تشکر می کردی ! وقتی که تو 2 ساله بودی، اون، بهت ياد داد تا چه جوری راه بری. تو هم اين طوری ازش تشکر می کردی، که، وقتی صدات می زد، فرار می کردی ! وقتی که 3 ساله بودی، اون، با عشق، تمام غذايت را آماده می کرد. تو هم با ريختن ظرف غذا ،کف اتاق،ازش تشکر می کردی وقتی 4 ساله بودی، اون برات مداد رنگی خريد. تو هم، با رنگ کردن ميز اتاق نهار خوری، ازش تشکر می کردی ! وقتی که 5 ساله بودی، اون، لباس شيک به تنت کرد تا به تعطيلات بری. تو هم، با انداختن(به عمد) خودت تو گِل، ازش تشکر کردی ! وقتی که 6 ساله بودی، ...
28 فروردين 1390